جدول جو
جدول جو

معنی کشتی شمار - جستجوی لغت در جدول جو

کشتی شمار
(کَ / کِ شِ / شُ)
ملاح. کشتیبان. (ناظم الاطباء) :
چو نزدیک آن ژرف دریا رسید
مر او را میان و کرانه ندید
بفرمود تا مرد کشتی شمار
بسازد به کشتی ز دریا گذار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ / کِ سَ)
آنکه در کشتی نشسته و در دریا مسافرت می کند. (ناظم الاطباء) :
بزور عقل نتوان شد حریف عشق بی پروا
عنان در قبضۀ دریا بود کشتی سواران را.
ناصر علی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کشتی سوار
تصویر کشتی سوار
کسی که سوار سفینه است: (بزور عقل نتوان شد حریف عشق بی پروا عنان در قبضه دریا بود کشتی سواران را) (ناصر علی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشتی بخار
تصویر کشتی بخار
کشتی دودی
فرهنگ لغت هوشیار